صفحه شخصی مائده علیشاهی   
 
نام و نام خانوادگی: مائده علیشاهی
استان: اصفهان - شهرستان: اصفهان
رشته: کارشناسی ارشد معماری - پایه نظام مهندسی: سه
شغل:  طراح معماری
شماره نظام مهندسی:  20-1-2-29875
تاریخ عضویت:  1389/01/26
 روزنوشت ها    
 

 اغذیه فروشی در آلمان. بخش عمومی

13

"Lovely Games of Light and Shapes: Green Bistro in Germany"

We really love seeing restaurants that stand out and make a statement through their appearance. Promoting one’s business with the help of great design seems to be a real goal these days and we couldn’t be happier about it. Green Bistro is a the result of a collaboration between Siddik Erdogan & Jorn Frohlich and is located in the Lengermann & Trieschmann department store, in Osnabruck, Germany. The place showcases highly modern arrangements and features a surrealist game of lines and light. Found on Homedit, the small informal restaurant consists of white chairs and tulip tables that make a lovely contrast with an imposing ceiling, which seems inspired by sci-fi movies. All in all, we imagine the visual effects this place offers are the main point of attraction when it comes to the clients’ loyalty. Do you find this bistro appealing or much too sophisticated?





سه شنبه 2 مهر 1392 ساعت 08:53  
 نظرات    
 
امیر یاشار فیلا 02:22 چهارشنبه 3 مهر 1392
3
 امیر یاشار فیلا

البته Bistro معنایی فراتر از «اغذیه‌فروشی» دارد،
که دوستان می‌توانند در فرهنگ واژگانِ آنلاین به نشانی زیر، از آن آگاهی یابند :

http://www.farsilookup.com/e2p/seek.jsp?lang=fa&word=Bistro
مائده علیشاهی 12:22 چهارشنبه 3 مهر 1392
3
 مائده علیشاهی
مدیریت محترم سابت صلاح ندانستند که معنی دیگر آن گذاشته شود.
جلال بهرامی 21:57 چهارشنبه 3 مهر 1392
0
 جلال بهرامی
بسیار جالب بود
مجید صابر 18:36 پنجشنبه 4 مهر 1392
2
 مجید صابر
جناب فیلای گرامی ، با سلام چنانچه موافق باشید روند افزودن توضیحات تکمیلی روی پاره ای از روزنوشتها با توجه به موارد ایجاد شده ، فعلا تعلیق یابد .
امیر یاشار فیلا 01:52 آدینه 5 مهر 1392
2
 امیر یاشار فیلا

جناب آقای مهندس صابر، سرور ارجمند و بزرگوار،
مگر می‌شود جناب‌عالی پیشنهادی بفرمایید و من موافق نباشم!؟
به روی چشم؛ به دیده‌ی منت.
مطلب کیانی زاد 07:36 آدینه 5 مهر 1392
2
 مطلب کیانی زاد
جناب فیلا از شما انتظار نمی رفت فضای تنش ناشی از گفت و شنود یک روزنوشت ماضی را به این روزنوشت منتقل کنید ...
کمی فکر و کمی هم دندان رو جگر گذاشتن برای شما تجویز می شود ! ( روزی سه مرتبه با آب فراوان )
امیر یاشار فیلا 00:23 شنبه 6 مهر 1392
3
 امیر یاشار فیلا

مطلب جان، سلام.
سپاس بابت توصیه و پیشنهادتان.

اما با دید منصفانه‌ای که در شما سراغ دارم، مطمئن‌ام اگر دوباره و این بار بی پیش‌داوری کامنتِ 3 مهر مرا بخوانید، تصدیق خواهید کرد که آن سه سطر صرفاً یک نکته‌ی آموزشی است در راستای فعالیت‌های حرفه‌ایِ من، و از جنس ده‌ها کامنتِ محترمانه و نیک‌خواهانه‌ای که من در این سه سال پای بسیاری از روزنوشت‌ها نوشته‌ام؛
و می‌توان آن را خرده‌ای از زکاتِ آن مختصر دستاوردی به شمار آورد که من در طول بیش از دوازده سال اشتغالِ پیوسته به کار ترجمه و ویرایش متونِ فنی و تخصصی به دست آورده‌ام، و وظیفه‌ی خودم می‌دانم که دیگر اهالی صنعت ساختمان را هم در آن شریک و سهیم کنم.


راستی، دلبستگی وافر شما به زاینده‌رود و دلشکستگی‌تان از بی‌آبی آن،
در تجویزتان ("آب فراوان") نیز کاملاً آشکار و هویداست.

آخی ... خیر نبینند که این‌طور با احساساتِ پاکِ جوان مردم بازی می‌کنند و
باعث شده‌اند او این‌طور شیدا شود ...


از این‌‌ها که بگذریم، من خودم را در جایگاهی نمی‌بینم که به شما تجویزی بکنم؛ اما توصیه‌ی برادرانه‌ام به شما این است که از این پس پیش از هر کاری (برای مثال، پادرمیانی یا تجویز کردن) نخست از خودتان بپرسید: «آیا نیت‌ام صرفاً نیک‌خواهانه و خالی از اغراض دیگر است؟»
اگر مطمئن شدید که پاسخ‌تان به این پرسش مثبت است، در گام بعدی به این فکر کنید که چگونه می‌توان این نیتِ نیک‌خواهانه را به‌شکلی پیاده و اجرا کرد که نقض غرض نباشد و دافعه ایجاد نکند.

برای نمونه، خودتان همین‌جا می‌توانید به‌عینه ببینید که شیوه و لحن و رویکرد آقای مهندس صابر عزیزمان چه‌قدر دلپسند و اثربخش است؛ اما در سوی دیگر، کامنت و تجویز شما، ما را که از دیروز دیگر آن تنش و مجادله را از ذهن بیرون رانده بودیم، دوباره یاد آن اصطکاک و تنش انداخت!

اکنون خودتان داوری کنید جناب کیانی‌زاد گرامی :
کدام‌یک بیش‌تر "انتقال تنش" محسوب می‌شود؟ تصحیح ترجمه‌ی یک واژه، یا تجویز نوش‌دارو پس از خوابیدنِ گردوخاک؟
آن هم با آب فراوان و با طعنه‌ی سنگینی مثل "کمی فکر کنید" !



حقیقتاً از شما انتظار نداشتم ...
مطلب کیانی زاد 11:13 شنبه 6 مهر 1392
1
 مطلب کیانی زاد
برادر ارجمند جناب فیلا شرمنده ام اگر باعث ناراحتی شما شده ام یا به قول یکی از دوستان فجیعا (!) از اتفاق افتاده ناراحت هستم ...

خودم هم بسیار ناراحت هستم که در چنین گرد و خاک بلند شده ای که کس صورت دگری را نمی بیند توصیه و تجویز نمودم ؛ این واژه ها را به پای همان گرد و خاک ، و بی بصیرتی من بگذارید عذر خواهی می کنم اما نمی توانستم ساکت بنشینم و ببینم دو دوست گرامی و فعال این گردهمایی چنین به هم واژه پرتاب می کنند (در اینجا باید ذکر کنم که به یاد بازی انگری بردز افتادم) و باعث ویران شدن نمایه ی این گردهمایی بشنوند ...

امیر جان آب زاینده رود که هیچ ؛ حتی اگر آب نیل را نیز به من بدهند باز هم نمی توانم از اظهار دوستی با شما بگذرم که این دوستی از طرف من از اظهار گذشته و به حقیقت رسیده است ؛ اگر باعث کدورت خاطر شده ام به دوستی مان ببخشای و پذیرای باش (چی گفتم!) .

واقعا آقایان بالا نشین نه خیر این دنیا و نه خیر آن دنیا را ببینند که گردش دو نفره [شما بخوانید عاشق و معشوق(!)] ی گروهی را با بستن زاینده رود به هم زده اند ؛ حلالشان نمی کنیم !

از شما و تمامی دکترین این گردهمایی بابت اینکه پایم را از گلیمم درازتر کرده ام پوزش می طلبم . به احد و واحد قسم که هدفم از تجویز مذکور در دیدگاه شما نیک خواهانه و خالی از اغراض دیگر بود ...
قبول دارم که نباید به این صورت تجویز می کردم بلکه باید با لحنی دیگر می تجویزیدم (!) اما چه کنم که بی تجربه ام و نمی توانم همانند شما و جناب صابر دکمه های صفحه کلید را بفشارم .

در مقام یک تجویزگر خیر خواه عارضم خدمت شما که : بابت آن سه واژه ای که شما با عنوان "طعنه ی سنگین" نام بردید اگر باعث دلخوری شده عذر میخوام ...

به قول خنده بازاری ها کلا عذر خواهی می کنم ...


جناب فیلا یه روز خوب می یاد ...

بایت خواندن این دیدگاه ساغول ، سن ده ساغول ...
امیر یاشار فیلا 00:19 یکشنبه 7 مهر 1392
1
 امیر یاشار فیلا

رازی که بَرِ غیر نگفتیم و نگوییم، / با دوست بگوییم که او مَحرَمِ راز است
ای مجلسیان! سوز دلِ حافظ مسکین / از شمع بپرسید که در سوز و گداز است


زنده باشی مطلب جان.
حقا که رفیق نازنینی هستی.
امیدوارم هر چه زودتر فرصتی دست بدهد که این دوستی مجازی و راه دور را به دیداری دلچسب بیاراییم.

اُزون گول‌سن، اوزون گولسون!

(ozun gulsan, uzun Gulsun ؛
خودت گلی، چهره‌ات خندان باد!)